Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9042 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
main discharge
U
تخلیه اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
main gap
U
فاصله تخلیه اصلی
Other Matches
cargo outturn message
U
پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation
U
تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
clearings
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
aeromedical unit
U
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
cargo outturn report
U
گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
mattering
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP
U
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
depletion
U
تخلیه
evacuation
U
تخلیه
LSD
U
تخلیه
evacuate
U
تخلیه
stripping
U
تخلیه
exhaust
U
تخلیه
discharges
U
تخلیه
unloading
U
تخلیه
exhausts
U
تخلیه
discharge
U
تخلیه
evacuating
U
تخلیه
disembarkation
U
تخلیه
evacuates
U
تخلیه
discharged
U
تخلیه
evacuated
U
تخلیه
unstuffing
U
تخلیه
landing, storage, delivery
U
تخلیه
emptying
U
تخلیه
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
relief well
U
چاه تخلیه
rotary discharger
U
تخلیه گر گردان
tipper
U
تخلیه کننده
flaming discharge
U
تخلیه مشتعل
catharsis
U
تخلیه هیجانی
residual discharge
U
تخلیه مانده
road clearance
U
تخلیه جاده
glow discharge
U
تخلیه تابنده
glow discharge
U
تخلیه تابناک
sluiceway
U
دهانه تخلیه
site clearance
U
تخلیه کارگاه
exhaust chute
U
ناودان تخلیه
surging discharge
U
تخلیه نوشی
abreaction
U
تخلیه هیجانی
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
depopulation
U
تخلیه جمعیت
evacuant
U
تخلیه کننده
escape channel
U
مجرای تخلیه اب
electron discharge
U
تخلیه الکترونها
roll-on/roll-off
U
بارگیری- تخلیه
air evacuation
U
تخلیه هوایی
self maintained discharge
U
تخلیه ناوابسته
electrostatic discharge
U
تخلیه الکتروستاتیکی
roll on/roll off
U
بارگیری- تخلیه
quit
U
تخلیه خانه
evacuating
U
تخلیه کردن
vacate
U
تخلیه کردن
vacated
U
تخلیه کردن
neural discharge
U
تخلیه عصبی
non self maintained discharge
U
تخلیه وابسته
vacates
U
تخلیه کردن
vacating
U
تخلیه کردن
oscillating discharge
U
تخلیه مواج
medical evacuation
U
تخلیه بیماران
medical evacuation
U
تخلیه پزشکی
medical evacuation
U
تخلیه بهداری
quitting
U
تخلیه خانه
disembark
U
تخلیه کردن
disembarked
U
تخلیه کردن
disembarking
U
تخلیه کردن
disembarks
U
تخلیه کردن
evacuate
U
تخلیه کردن
evacuated
U
تخلیه کردن
evacuates
U
تخلیه کردن
undulatory discharge
U
تخلیه مواج
ozone depletion
U
تخلیه اوزون
unloads
U
تخلیه کردن
impulse discharge
U
تخلیه ضربهای
high rate discharge
U
تخلیه شدید
sluices
U
دریچه تخلیه
sluiced
U
دریچه تخلیه
sluice
U
دریچه تخلیه
discharges
U
تخلیه بار
discharges
U
تخلیه الکتریکی
discharge
U
تخلیه بار
unloaded
U
تخلیه کردن
point discharge
U
تخلیه نقطهای
lightning discharge current
U
جریان تخلیه
lightning discharge
U
تخلیه اتمسفری
medical recovery
U
تخلیه پزشکی
internal discharge
U
تخلیه داخلی
drains
U
تخلیه کردن
draining
U
تخلیه کردن
drained
U
تخلیه کردن
drain
U
تخلیه کردن
unload
U
تخلیه کردن
discharge
U
تخلیه الکتریکی
discharge opening
U
مجرای تخلیه
discharge valve
U
سوپاپ تخلیه
brush discharge
U
تخلیه جارویی
dejecta
U
تخلیه مدفوع
clearing out
[of a place]
U
تخلیه
[فضایی]
discharge velocity
U
سرعت تخلیه
discharge voltage
U
ولتاژ تخلیه
depletion area
U
ناحیه تخلیه
defecation
U
تخلیه شکم
discharge spout
U
ناودانه ی تخلیه
discharge pressure
U
فشار تخلیه
drain cock
U
لوله تخلیه
discharge resistance
U
مقاومت تخلیه
to offload
U
تخلیه کردن
debarkation net
U
تور تخلیه
depletion barrier
U
ناحیه تخلیه
blow off
U
شیر تخلیه
depletion zone
U
ناحیه تخلیه
discahrge pipe
U
لوله تخلیه
corona discharge
U
تخلیه الکتریکی
bank sluice
U
دریچه تخلیه
discharge recorder
U
تخلیه نگار
drain plug
U
پیچ تخلیه
cooling water discharge
U
تخلیه اب سرد
corollary discharge
U
تخلیه تبعی
corona discharge
U
تخلیه کورونا
depletion layer
U
ناحیه تخلیه
discharger of a capacitor
U
تخلیه خازن
discharging berth
U
اسکله تخلیه
discharging wharf
U
اسکله تخلیه
disruptive discharge
U
تخلیه جرقهای
area evacuation
U
تخلیه منطقهای
discharge head
U
ارتفاع تخلیه
discharge gate
U
دریچه تخلیه
electrical discharge
U
تخلیه برقی
battlefield evacuation
U
تخلیه پزشکی
discharge end
U
سمت تخلیه
chain of evacuation
U
سیستم تخلیه
electric discharge
U
تخلیه الکتریکی
discharge conveyor
U
نوار تخلیه
discharge chute
U
سرسره تخلیه
discharge cock
U
شیر تخلیه
discharge end
U
محل تخلیه
discharge currect
U
جریان تخلیه
coefficient of discharge
U
ضریب تخلیه
education pipe
U
لوله تخلیه
disembarkation
U
تخلیه کردن
discharge of chips
U
تخلیه براده ها
discharge opening
U
راهگاه تخلیه
discharge nozzle
U
فواره تخلیه
bodies
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
U
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
road clearance
U
تخلیه کردن جاده
high frequency discharge
U
تخلیه فرکانس بالا
glow discharge lamp
U
لامپ تخلیه کنتاکتی
normal glow discharge
U
تخلیه تابناک متعارف
sediment escape
U
ساختمانهای تخلیه و شستشو
sanitation
U
سیستم تخلیه فاضل اب
landing weight
U
وزن با هنگام تخلیه
internal discharge
U
تخلیه جزیی داخلی
landing order
U
اجازه تخلیه بار
second townsend discharge
U
تخلیه دوم تاونزند
clearing station
U
ایستگاه تخلیه بیماران
oil drain plug
U
توپی تخلیه روغن
exhausts
U
تخلیه کردن خروج
inbound cargo
U
کالای تخلیه نشده
discharges
U
اخراج تخلیه الکتریکی
exhaust
U
تخلیه کردن خروج
defecate
U
تخلیه کردن شکم
discharges
U
شلیک عصبی تخلیه
clearing station
U
پست تخلیه بیماران
low pressure discharge
U
تخلیه ی فشار ضعیف
Recent search history
Forum search
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
Keynote address
1
Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1
Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1
The motherboard is also often referred to as the main board.
1
however, since this matrix is also symmetrical across its leading diagonal, little more than 50 percent of it need be stored
1
Oem
1
several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
0
دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com